خانه عناوین مطالب تماس با من

کتاب آلمانی منشن

کتاب آلمانی منشن

برگه‌ها

  • فهرست لغات آلمانی منشن a1.1

جدیدترین یادداشت‌ها

همه
  • die Kombination
  • der Koffer
  • jobben
  • das Jenga
  • jemand
  • jeder
  • jeder
  • die Jahreszeit
  • die Jahreszahl
  • der IT-Spezialist

بایگانی

  • آبان 1401 98
  • مهر 1401 153

جستجو


آمار : 1119 بازدید Powered by Blogsky

عناوین یادداشت‌ها

  • alt شنبه 16 مهر 1401 11:43
    1. قدیمی، کهنه، مسن و پیر (صفت)
  • also شنبه 16 مهر 1401 11:26
    1. پس، در نتیجه (قید) Er hat Zeit, also muss er uns helfen. او وقت دارد، پس باید به ما کمک کند. "Sie ist krank, also bleibt sie zuhause" (او مریض است، پس در خانه می‌ماند.) Also dann, auf Wiedersehen und viel Spaß! خب پس، به امید دیدار و خوش بگذره! 2. خب (حرف) Also in Ordnung, du bekommst die 50 Euro! خب...
  • alles شنبه 16 مهر 1401 11:25
    همه چیز، هرکاری، هرچیزی
  • allein شنبه 16 مهر 1401 11:21
    1. تنها (به تنهایی) قید Er kommt allein او تنها می آید 2. تنها (فقط) حرف Allein er muss das entscheiden تنها او باید تصمیم بگیرد
  • ähnlich شنبه 16 مهر 1401 11:17
    مشابه، هم شکل
  • Achtung! شنبه 16 مهر 1401 11:16
    توجه!
  • achten auf شنبه 16 مهر 1401 11:15
    achten به معنی توجه کردن و مراقب بودن auf etwas (Akk.) achten به چیزی توجه کردن [مراقب بودن] 1. Achten Sie auf diesen Mann! 1. مراقب این مرد باش! 2. Achten Sie nicht auf ihn! 2. به او توجه نکن! 3. Während seines Vortrags achtete er kaum auf seine Zuhörer. 3. او در زمان سخنرانی‌اش به ندرت به شنوندگانش توجه می‌کرد....
  • der Abschied شنبه 16 مهر 1401 11:06
    خداحافظی، بدرود
  • die Absage شنبه 16 مهر 1401 11:04
    پیام لغو و کنسلی
  • ab.holen شنبه 16 مهر 1401 11:03
    1. رفتن و گرفتن 2. دنبال کسی رفتن 3. دستگیر کردن
  • ab.fahren شنبه 16 مهر 1401 11:01
    راه افتادن (با ماشین یا قطار) ترک کردن
  • 250
  • 1
  • ...
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • صفحه 9