1. زود (صبح زود)
2. اولیه، اول، ابتدا (اول صبح)
3. سابق، قدیمی (همکاری سابق)
تازه، تر و تازه (صفت)
Die Eier sind ganz frisch.
تخم مرغ ها واقعا تازه هستند.
شادی کردن، خوشحال بودن
sich (Akk.) auf etwas (Akk.) freuen
بابت چیزی خوشحال بودن
Ich freue mich auf das Wochenende.
من بابت آخر هفته خوشحال هستم.
Ich freue mich auf den Urlaub.
من بابت تعطیلات خوشحال هستم.