1. آوردن، بردن
etwas (Akk.) bringen
چیزی را آوردن
Bringen Sie das Essen!
غذا را بیاورید!
jemandem etwas (Akk.) bringen
چیزی را برای کسی آوردن
Bringen Sie mir bitte ein Glas Tee!
لطفا برای من یک لیوان چای بیاور!
2. ارائه کردن، پخش کردن، منتشر کردن
etwas (Akk.) bringen
چیزی را پخش کردن [منتشر کردن]
Die Abendzeitung hat einen Bericht über den Unfall gebracht.
روزنامه عصر یک گزارش در مورد حادثه ارائه کرد.
einen Artikel in einer Zeitschrift bringen
یک مقاله در یک مجله منتشر کردن
Was bringt das Fernsehen heute?
تلویزیون امروز چی پخش می کند؟
3. از عهده (کاری) برآمدن
etwas (Akk.) bringen
از عهده چیزی برآمدن
Ich bringe diese Übung nicht.
من از عهده این تمرین برنمیآیم.
etwas gut bringen
از عهده چیزی به خوبی برآمدن
Das kannst du doch nicht bringen.
تو که نمیتوانی از عهده این بربیایی.
Das bringts!
از عهدهاش برآمدی!
4. واداشتن، وادار کردن
کسی را به چیزی وادار کردن
Er hat mich zur Vernunft gebracht.
او من را به تعقل وا داشت.
Sie haben ihn zum Schweigen gebracht.
آنها او را وادار به سکوت کردند.